واژه یا کلمه (به عربی: كلمة) به مجموعهٔ حروفی که یک واحد را تشکیل دهند گفته میشود. در دستور زبان فارسی، معمولاً کلمه را به نُه بخش تقسیم میکنند: اسم، صفت، عدد، کنایه، فعل، قید، حرف اضافه، حرف ربط، صوت.
«واژه» کوچکترین شکل معنادار از حرفها میباشد اگر بتواند بهتنهایی بهکار رود. برای نمونه، «-انه» در واژههایی مانند مردانه، زنانه، مهربانانه، دارای معنی ویژهٔ خود است، ولی از آن جا که نمیتوان آن را بهتنهایی بهکار برد، واژه نامیده نمیشود. بسیاری از واژهها به بخشهای کوچکتری بخشپذیرند که به آنها تکواژ گفته میشود. تکواژ کوچکترین بخش کلمه است که در بسیاری از موارد یک کلمهٔ مستقل محسوب شده و در برخی موارد نیز کلمه به حساب نمیآید.
بیشتر زبانشناسان بر این باورند که بهترین روش برای تعریف واژگان بر پایهٔ قالبهایی است که واژهها از جنبههای نحوی اختیار میکنند. پذیرفتهترین تعریف ارائهشده بر این مبنا عبارت است از:
«واژه، فرم آزادِ[۱] کمینه[۲] در یک زبان است.»
فرم آزاد به بنپارهای از زبان گفته میشود که بتواند بهصورت تنها وجود داشته باشد و به مکان و موقعیت کاملاً ثابت و تغییرناپذیری نسبت به اجزاء زبانی محیط پیرامون خود نیاز نداشته باشد. مطابق تعریف بالا، «شکارچی» یک واژه است، چرا که، میتواند بهتنهایی پدیدار شود و پدیداریِ آن در محلهای گوناگونی در طول جمله رخ دهد.
مثالها:
- شکارچیان به تعقیب آهو پرداختند.
- آهو توسط شکارچیان مورد تعقیب قرار گرفت (یا: تعقیب شد).
در مقام مقایسه، واحدهای «چی» و «ان» (در شکارچیان) کلمات به حساب نمیآیند، زیرا اجازه ندارند که به حالت منزوی وجود پیدا کنند، بلکه، باید حتماً موقعیت مکانیشان نسبت به سایر اجزاء زبانی مجاور ثابت و تغییرناپذیر باقی بماند.
انواع واژه[ویرایش]
واژه بهطورکلی به هفت دسته تقسیم میشود که عبارتاند از: اسم، فعل، حرف، صفت، ضمیر، قید، صوت. مثلاً آهو یک اسم و سبز یک صفت است.
صرف[ویرایش]
مقالهٔ اصلی: صرف
واژههای مورد مصرف انسان در زبانهای طبیعی را میتوان به دو دسته قسمت کرد:
- واژههای ساده
- واژههای پیچیده
واژگان ساده آنهایی هستند، که نمیتوانیم به یکاهای معنادار کوچکتر خردشان کنیم، درحالیکه تکههای واژگان پیچیده را میتوان واکاوی کرد.
:: بازدید از این مطلب : 79
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1